آیااقتصاد کوپني را ادامه میدهید ؟
موسوي : من بارها گفتهام که شرایط جنگی ایجاب میکرد چنین سیاستی اتخاذ شود و این فقط مربوط به کشور ما نبوده است و دیگر کشورهایی که به نحوی درگیر جنگ بودهاند بر منابع مالی و اقتصادی کشور خود مدیریت و نظارت قوی اعمال می کردند؛ از جمله کشور انگلستان؛ در کشور انگلستان در زمان جنگ بر خروج و ورود مواد غذایی نظارت می شد. ژاپن نیز ارز کشور خود را در موقعی شناور کرد که نزدیک 20 سال از جنگ گذشته بود و به تدریج خود را با شرایط جدید وفق داد. بعد از جنگ با توجه به شرایط جدید باید سیاستهای جدید اتخاذ شود و کارهایی نیز در این ارتباط در کشور ما بعد از جنگ شروع شد. اعمال شریط جنگی در وضعیت جدید، غیرعقلانی است . در ارتباط با راه حل های اقتصادی در مورد برخی از آنها در بخش هایی در کشور ما اجماع وجود دارد و در بخش هایی تفاوت نظرات گفت: در اوایل انقلاب تعداد کارشناسان اقتصادی به تعداد انگشتان دست نمی رسید اما اکنون بیش از هزار نفر دکترای اقتصاد داریم که آنها فعالیت می کنند و می توان با تکیه بر نظرات این نخبگان اقتصادی طرح ها وبرنامه هایی برای اقتصاد کشور تبیین و طراحی کرد. در این ارتباط در وهله اول باید ثباتی در سیاستگذاری ها و نظام مدیریتی کشور ایجاد شود و باید یک نگاه نو به بودجه کشور ایجاد شود و در واقع تغییراتی را در این زمینه ایجاد کرد. قدم بعدی راه اندازی تولید و امید بخشیدن به مردم ، بخش خصوصی و نیروی کار است و این که سیاستی اتخاذ شود که ارزش پول ملی کشور متزلزل نشود و کنترل افزایش نقدینگی نیز در جامعه صورت بگیرد. مهمترین مشکل دولت بعدی تورم و بیکاری است . باید برای حل این مسائل نگاهی نو به بخش خصوصی و هم چنین در راستای راه اندازی تولید تلاش زیادی بکنیم و در واقع مسائل گوناگونی که می تواند در جهتگیری های بازار موثر باشد را مدیریت کنیم.
شما بر اهمیت آزادی کانال های تلویزیونی تاکید کرده اید در صورتی که این امر بر قانون اساسی ممنوع شده است، آیا شما برای تحقق این امر میخواهید اصلاحاتی را در قانون اساسی ایجاد کنید؟
موسوي : معتقد به آزادی کانالهای تلویزیونی هستم . به کشورهای اطرافمان از جمله عراق نگاه کنیم . می بینیم آنها به چه میزان کانال های تلویزیونی دارند. با توجه به شرایط فعلی امکان حرکت در این فضای فزاینده رسانهای را نداریم. هر تغییری در این زمینه باید با توجه به قانون اساسی صورت گیرد و شاید قانون اساسی مثل اصل 44 یک راه حلی را باز کند و در این چارچوب بتوان با آن روبرو شد یا این که منتظر باشیم بازنگری در قانون اساسی که هر چند سال صورت می گیرد، انجام شود و این نیز جزو آن تغییراتی باشد که در قانون اساسی صورت می گیرد و تا آن موقع صبر کنیم.
نظر شما در مورد رابطه ایران و آمریکا چیست؟
موسوي: لحن رییسجمهور جدید نسبت به رییسجمهور قبلی به صورت طبیعی تفاوت کرده است و همه ما این تفاوتها را دیدهایم و باید منتظر بود که این تفاوت ها چه اثرات عملی را در رفتار آمریکا به دنبال خواهد داشت.وی ادامه داد: البته سخنان اخیر اوباما در پراگ مقداری سایه بر موضع گیری های ایام عید انداخت و اتهاماتی را متوجه ما کرد که ما موافق این اتهامات نیستیم و ادامه این اتهامات میتواند بر هر نوع قدمی که در این ارتباط برداشته میشود سایه بیندازد. رفتارها و سیاستهای دولت جدید آمریکا را مدنظر داریم .
نظر شما را در ارتباط با طرح امنیت اجتماعی چيست ؟
موسوي :طرح امنیت اجتماعی تامینکننده نظرات و اهداف نظام نیست . طرح امنیت اجتماعی به نظر من تامین کننده نظرات و اهداف نظام نمیتواند باشد و حتی اثرات سوء دارد و مسائلی که مربوط به مسائل اجتماعی است باید با تکیه بر مزیت های اجتماعی بر اعتقادات و اعتماد به مردم حل و فصل شود و برخوردهای خشن اثر مثبتی ندارد. در جریان این برخوردها ممکن است سوءنیت هایی نیز اتفاق بیفتد و این ها به حساب نظام گذاشته شود و من این مساله امنیت اجتماعی و گشت ها را جمع می کنم.
نظر شمادر خصوص احزاب چيست ؟
موسوي : من عضو حزب جمهوری اسلامی بودم و اهمیت احزاب را می دانم؛ یکی از مشکلات در کشور ما نبود احزاب واقعی است و ما این مساله را در انتخابات می بینیم. چرا که اگر احزاب قوی در کشور داشتیم امروز با مشکلات کمتری روبرو می شدیم. احزاب بايد دارای برنامه های دراز مدت باشند . اگر احزاب امید داشته باشند که سهمی در انتخابات خواهند داشت و می توانند موثر باشند به تقویت نیروی انسانی اقدام می کنند و این بسیار مثبت است ولی ما در این ارتباط نیز ضعف داریم و باید ملت و خود احزاب پیگیری کنند که این مشکلات حل شود. ما معتقدیم که باید تشکل های قوی در چارچوب قانون در کشور شکل بگیرد. اعتقاد به احزاب را مساوی با سهم دادن به احزاب نمی دانم؛ البته اگر از سلیقه بنده در مورد گزینش مدیران سوال شود، من دید بازی دارم و هر کسی که در کشور خدمت کند و وجودش مانعی برای پیگیری سیاست ها و برنامه ها نباشد استفاده می کنم. مخالف تغییرات کامیونی نیروها در وزارت خانه ها هستم. باید قدر مدیران با تجربه را بدانیم. البته باید مدیران جدید را جذب کنیم و از همه مدیران با گرایش های گوناگون در حد مقدور استفاده کنیم.
باساختارشکنان، کسانی که دین و امام (ره) را زیر سوال می بردند چه نظري داريد ؟
موسوي : در کشور ما ممکن است که بحث هایی مطرح شود و ساختار شکنی رخ دهد به آن معنا که بخواهد با نظام بجنگد، حساب این فرد با نظامهای امنیتی است اما اگر کسی مثلا اعتمادش به نظام کمرنگ شده باشد ولی در چارچوب قوانین ومقررات عمل کند و قوانین را زیر پا نگذارد نباید با آن به عنوان یک فرد ملحد برخورد کرد. به عنوان یک فرد سیاسی با یک فرد ساختارشکن در رابطه با فعالیت های خود کنار نیامده ام و نمی آیم و سکوت نکرده ام. از سال 68 نیز که از نخست وزیری رفتم، هر سال 5 ، 6 سخنرانی داشتم که البته به مرور تقلیل یافت ولی هر سال یکی دو سخنرانی داشتم و مواضع خود را روشن در مورد اصول بنیادی انقلاب بیان کردم و براساس آن عمل می کنم و من به صورت سریع اصول خود را مطرح کرده ام و براساس آن اصول نیز رفتار می کنم.
نظر شما درباره نظارت استصوابی چيست ؟
موسوي : اول انقلاب ما نظارت استصوابی نداشتیم. بعدا این موضوع تبدیل به قانون شد، مورد استناد قرار گرفت و اجرایی شد. ضرورت رعایت قوانین از سوی مسئولان دولتی و رییس جمهوری مهمتر است باید صورت و ظاهر قوانین رعایت عملی شوند؛ حتی اگر کسی به آن اعتقاد نداشته باشد. در مجلس هفتم در زمانی که این بحث در آن دوره مطرح شد تنها کسی بودم که صریحا و مکتوب نظر خود را اعلام کردم.
رویکرد شما در زمینه سیاست خارجی چیست؟
موسوي : بطور طبیعی در چارچوب کلی به دنبال تامین منافع حداکثری خود هستیم و با حفظ چارچوبهای اعتقادی و حفظ اصول این کار و سیاستها در حوزه خارجی نباید همراه با زیادهروی و تندروی باشد.درصورت انتخاب شدن، سیاست تنشزدایی را در پیش خواهم گرفت، سعی میکنیم اعتمادسازی کنیم و بدبینیهای تصنعی و مربوط به برخی موضعگیریهای افراطی را از بین ببریم. در رابطه با غرب یا شرق قطعا آنچه تعیین کننده است حفظ منافع کشور خواهد بود، هر چند که ما باهمهکشورهای شرقی و غربی میخواهیم ارتباط داشته باشیم.کشورهایی در صحنه دیپلماسی میتوانند فعال و موثر باشند که با دست پر به مصاف انان برويم. به طور مثال آمریکا قدرت بزرگی است که با ما مشکل دارد و هر زمان که میخواهد با ما برخورد کند ابتدا با برخی کشورها هماهنگیهایی انجام میدهد اما سوال اینجاست که ما چقدر توانستهایم تاکنون از مزیتهای نسبیمان در منطقه استفاده کنیم؟ ما رابطه تعریف شده و منظمی با همسایهها نداریم ضمن این که برنامه روشنی هم برای ایجاد یک ارتباط فعال و سازنده وجود ندارد. در کل گرایش دولت بعدی به ریاست هر کسی که میخواهد باشد به نفع کشور است که در جهت دوستی با ملتها، کشورها و دولتها باشد و تنشهایی که پیش آمده از بین برود چرا که این مسئله برای اهداف کشور و توسعه آن بسیار حیاتی است.
در صورت انتخاب در بحث هستهای و اعتمادسازی چه میکنید؟
موسوي: بحث هستهای از زمان جنگ تحمیلی و اول انقلاب آغاز شد و در آن زمان برای راهاندازی نیروگاه بوشهر بسیار کار و تلاش شد. در دولت بنده و آقای هاشمی و اقاي خاتمی تلاشهای زیادی در این زمینه شد . اما کشورهای غربی به تعهدات خود عمل نکردند و ما از هر دری هم که وارد شدیم این کار امکانپذیر نشد. در قدم بعدی ایران به سمت کشورهایی که میتوانستند در این رابطه به ما کمک کنند رفت اما در این مرحله هم هر بار ما با کارشکنی کشورهای غربی روبهرو بودیم و زمانی که امید خود را به این مسئله از دست دادیم به دلیل آن که این مسئله برای ما حیاتی است تصمیم گرفتیم روی پای خود بایستیم. زمان آقای خاتمی کارهای جدی در این زمینه آغاز شد و زمانی که دوران ریاست جمهوری ایشان تمام شد ما به این تکنولوژی رسیده بودیم. و سانتریفیوژها عملیاتی شده بود و بحث تعلیق هم مطرح شد و در آخر دولت آقای خاتمی تعلیق شکسته شد. تصمیمی که کل نظام گرفت این بود که باید این تکنولوژی را داشته باشیم و هیچ حق عقبنشینی در این زمینه وجود ندارد. چرا که عوارض آن بسیار گسترده خواهد بود. عقبنشینی در این زمینه مثل عقبنشینی در زمینه ملی شدن صنعت نفت است. مسئولان کشور بارها اعلام کردهاند که موضع ایران انحراف به سمت مسائل تسلیحاتی و به خطر انداختن صلح جهانی نیست، در آینده مسئله پیشرفت در این تکنولوژی مطرح است. این مسئله باید از موضوع انحراف به سمت مسائل تسلیحاتی جدا شود و اگر این اتفاق بیفتد زمینه برای کشور ما کم نیست. اما اگر این دو مسئله همان طور که تاکنون شاهد بودهایم با یکدیگر گره بخورد حل آن دشوار خواهد بود. نهایتا در کل موضع من حفظ این تکنولوژی هستهای با مقاصد صلحآمیز است.
شما اصلاح طلب هستيد يا اصولگرا ؟
موسوي : با این که روی اصول خود محکم می ایستم و در این زمینه سابقه دارم سابقه ای که با من همراه است سریع برای خود خط قرمز نمی کشم و افراد را گروه گروه به غیر نظام و غیر خودم و غیر حرکت خود تبدیل نمی کنم؛ با اصلاح طلبان و اصولگرایان ارتباط قوی دارم و بارها گفتهام که اصلاح طلبی هستم که دایم به اصول مراجعه می کنم و در آینده هم دست خود را به سمت کسانی که نظام و اصول آن را قبول دارند دراز خواهم کرد. وی هم چنین با اشاره به شعارهای بسیجیان در اوایل انقلاب گفت: در میان بسیجیان شعارهای بسیار زیبا و قشنگی هست که باید به آنها رجوع کنیم.
چه راهکاری برای مبارزه با این افراط و تفریط ها دارید و اگر رییس جمهور شوید چه کاری انجام خواهید داد که چهره ایران از این افراط و تفریط ها دور شود؟ همچنین نظر شما در مورد هولوکاست چیست؟
موسوی : یکی از آسیب هایی که در سیاست خارجی ما دیده می شود همین افراط و تفریط هاست و این افراط و تفریط ها و برخی حادثه جویی هاست و این لطمات جدی را وارد کرده است و باید این افراط و تفریط ها را از بین برد. در سال 1920 تعدادی از افراد از ترس این که توسط نازی ها کشته نشوند به ایران آمدند واکنون قبرستان لهستانی ها در ایران وجود دارد. بحث در این است که این جنایت رخ داده و کم و زیاد مربوط به مورخان است. اما سوال این است که فلسطینیها در این قضیه چه گناهی دارند و چرا آنها باید تقاص جنایت هایی که توسط نازی ها صورت گرفته است را پس دهند و ما این سوالی را که مطرح می کنیم مطابق با هنجارهایی است که بشریت دارد و در واقع سوال ما این است که در این مساله چه گناهی فلسطینی ها دارند؟ باید دستگاه دیپلماسی خود را نیرومند کنید که از حالت تدافعی بیرون بیاید و قدرت آن را بالا ببریم؛ ما می توانیم چهره ایران را در جهان احیا کنیم و این مشکلات را حل کنیم.
برخی این مساله را مطرح می کنند که شما ارتباط چندانی با نسل جوان نداشته اید و یکی از دغدغه های حامیان شما نیز ارتباط و آشنایی نسل جوان با شماست و این که نسل جوان یعنی نسل سوم و چهارم شما را به درستی نمی شناسند، برنامه شما برای ارتباط با نسل جوان چیست؟ و چه برنامه هایی را به طور کلی برای نسل جوان در نظر گرفته اید؟
موسوی : این بحث مطرح می شود اما بین نسلهای مختلف امکان گفت و گو وجود دارد و من به این مساله معتقدم، من در فرهنگستان هنربا جوانان ارتباط گستردهای داشتم و بسیاری از جوانان مراجعه کننده به ما بودند و من با گرایشات و تمایلات نسل جوان آشنایی خوبی دارم. جوانان ما متاثر از تغییراتی هستند که در خارج از مرزها در حال رخ دادن است و به سرعت به سمت مرزهای کشور ما در جریان است؛ البته نوع برخورد ما با این مساله بسیار مهم است، برخی معتقدند که باید در برابر این تغییرات ایستاد و راه را بست و در واقع سد ایجاد کرد که من به این نیز اعتقادی ندارم و معتقدم که ممکن است این مساله خطراتی را ایجاد کند و باعث جدایی نسل جوان از مجموعه نظام شود. معتقدم باید این تغییرات را بفهمیم؛ قدرت رسانه ها و فیلم ها را درک کنیم و در واقع تغییرات را بفهمیم و این تغییرات را مدیریت کنیم. این که یکی از مشکلات ما این است که اعتماد ما به جوانان کم شده است . مشاهده میشود جوانی که ریخت و قیافه اش کمی با ما متفاوت است، نسبت به آن هزار سوءظن پیدا می کنیم، در صورتی که این نگاه درست نیست. نهاد خانواده در کشور ما بسیار مهم است و خود شما نیز متعلق به خانواده های بزرگ هستید، شما وقتی در یک میهمانی می روید افراد مختلفی را می بینید افرادی که به شدت متدین هستند، افرادی که به شدت باز یا بسته هستند، معتقدم خانواده بزرگترین کنترل کننده و تعادل بخش بین سلیقه های گوناگون است و ما باید به اهمیت نهاد خانواده توجه کنیم. نباید به نحوی رفتار کنیم که اعتماد جوانان به نظام و جامعه کمرنگ شود و در واقع یک نوع افتراق و جدایی در جامعه صورت بگیرد. ما باید به نهادهای سنتی توجه کنیم و آیا گشت های امنیتی جوانان ما را حفظ می کند یا یک پدربزرگ که درنهاد خانواده وجود دارد و فرزند خود را از تمام وجود دوست دارد و او را هدایت می کند. متاسفانه برخی از نهادهای سنتی در جامعه ما در حال از دست رفتن هستند. جوانان ما مسائلی دارند ولی من با آنها آشنا هستم و من اعتقاد دارم که ما باید اعتماد جوانان را به خودمان جلب کنیم و قدم اول این است که بدبین نباشیم آنها کشور خود را دوست دارند و با تکیه به این اندیشه ها یک ارتباط قوی با این نسل ایجاد کنیم. اکنون مشکلاتی وجود دارد ولی اگر در ابتدای انقلاب به جوانان اعتماد نمیشد ما شاهد حضور آنها در جبهه نبودیم و اگر اکنون به جوانان اعتماد نکنیم، ما شاهد حضور آنها در صحنه های اجتماعی و سیاسی نخواهیم بود.
اکنون کسانی از شما حمایت می کنند که در سال 68 و 69 با شما مشکل داشتند و در طول این سال ها نیز این افراد نسبت به آرمان های نظام مسایلی را مطرح کرده اند اما اکنون از شما حمایت می کنند نظر شما در این ارتباط چیست؟
موسوی : گرایش های مختلفی از بنده حمایت می کند که از این گرایش ها استقبال می کنم و البته من حرف خود را می زنم و مواضع خود را صریح می گویم و با مردم صداقت دارم و از این موضوع نیز کوتاه نمی آیم؛ سیاست های خود را اعلام کردم و این حمایت ها باید با توجه به این سیاست ها باشد و من نمی توانم بنشینم و حساب کنم چرا فلانی این حرف را می زند و اکنون چنین موضعی دارد. بنده به مشاورت آقای خاتمی و هاشمی افتخار میکنم و به هر که رییس جمهور باشد و مسوولیت بر عهده داشته باشد و از نظرات من بخواهد استفاده کند، با کمال میل نظراتم را در اختیارش قرار خواهم داد
نحوه برخورد دولت احتمالی شما با برنامه پنجم توسعه که توسط دولت نهم تدوین میشود ؟
موسوی : به دلیل مشکلاتی که در اجرا نشدن برنامه چهارم توسعه به وجود آمد، اصول حاکمی در این رابطه تصویب شده است که این اصول به تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام و مقام معظم رهبری رسیده است و هر برنامهای که تدوین میشود باید رعایت شود. نحوه برخورد مجلس با لایحه تحول اقتصادی این امید را میدهد که در خود مجلس توجهات لازم وجود دارد.
نظر شما در رايطه با بخش خصوصي چيست ؟
موسوي : این مساله، دو کار کارشناسی وسیع و اراده قوی و نیز همکاری همه قوا را میطلبد. ما باید جلوی فساد مالی را بگیریم البته نمیخواهم این مساله را این طور مطرح کنم که باید به دنبال
یک مافیای نفتی خیالی باشیم بلکه تبادلات شفاف میتواند جلوی فساد و جرمخیزی را بگیرد. طبیعتا اگر جرمی هم حادث شد مقام قضایی باید به طور شفاف برخوردهای لازم را انجام دهد. ثباتبخشی به سیاستهای اقتصادی دولت یکی از کارهای لازم است . وقتی سیاستها شفاف نباشد، نمیتوان انتظار داشت که تصمیمگیریهای درستی از سوی بخش خصوصی در این زمینه گرفته شود. وقتی در عرض مدت کوتاهی دو سه رییس بانک مرکزی عوض میشود، سرمایهگذار خارجی در چنین فضایی حاضر به سرمایهگذاری و ریسک نخواهد بود. حمایت از تولید داخلی یکی دیگر از سیاستهای بنده است و زمان جنگ هم این مساله را دنبال کردم و تعداد موافقتهای اصولی در آن زمان میتواند نشاندهندهی این مساله باشد و طبیعی است که در شرایط فعلی این امر به شکل قویتری صورت خواهد گرفت. این افتخاری برای ما نیست که مثلا پستهی کالیفرنیایی در آجیلهای ما قرار داشته باشد و البته این صرفا یک مثال ملموس است و ادامهی آن را میتوانیم در بخشهای صنعتی و غیره دنبال کنیم. استفاده از مزیتهای بیرون بودن از سازمان تجارت جهانی را یکی دیگر از برنامههای خود مي دانم . البته این حرف بدین معنی نیست که موافق ورود به سازمان تجارت جهانی نیستم اما الان که بیرون از آن هستیم، مزیتهایی برای ما وجود دارد که باید از آن استفاده کنیم.
در صورت انتخاب شدن چطور میخواهید فضای فعلی را بازتر کنید؟
موسوی : من در صحبتهای خود بارها تاکید کردهام؛ حتی اجرای صوری قانون، مقدمه تغییر و تحول عمیق است . اعتقاد دارم که بستنها و محدود کردنها در جامعه پاسخ نمیدهد بلکه مدیریت فضای کشور با داشتن مزیتهای نسبی نظیر تمدن و سرمایههای اجتماعی به ما این امکان را میدهد که ظرفیت جامعه را بالا ببریم.
آیا از تشکیل دولت مستقل فلسطینی در داخل مرزهای 1967 حمایت میکنید؟
موسوی : موضعی که ما میتوانیم در قبال مساله فلسطین بگیریم و با هنجارهای بینالمللی همسو و همساز است، این است که به رای مردم رجوع کنیم.
اگر براساس کنوانسیونها و نرمهای دنیا عمل کنیم، مشکل فلسطین قابل حل خواهد بود و تا این مساله حل نشود فکر نمیکنم که بحران اسراییل در منطقه حل شود. موضع یک طرفه و غیرمنصفانه کشورها و نگاه برخی از آنها مانند آمریکا به مساله فلسطین نیز موثر خواهد بود.
نظر صریح شما درباره مساله هولوکاست چیست و آیا حاضر هستید که با آمریکا پای میز مذاکره و گفتوگوی مستقیم بنشینید؟
موسوی : بحث درباره هولوکاست دو بخش دارد، اول مساله افرادی است که کشته شدهاند، سپس بحث بر سر تعداد کم یا زیاد آن افراد نیست چرا که بر طبق عقاید دینی مذهبی ما، کشته شدن یک نفر در بیگناهی مثل کشته شدن همه انسانهاست چه یهودی باشد و چه مسلمان. مسالهی دیگر این است که اگر هولوکاستی در آلمان یا لهستان بوده، این چه ربطی به مردم مظلوم فلسطین دارد که این چنین در غزه و در خاک فلسطین شاهد نسلکشی و هولوکاست دیگری باشیم. جهان غرب که دربارهی آن سوال واکنش نشان داد چطور در مورد این کشتارهای وسیع در فلسطین ساکت است. بنده نوع مطرح کردن هولوکاست را مناسب نمیدانم اما اگر این طور باشد که عدهای به بهانهی هولوکاست حق داشته باشند که حق عدهای دیگر را بگیرند، با این مساله موافق نیستم. مساله مذاکره با آمریکا : ادبیات آقای اوباما را متفاوت با آقای بوش میدانیم ولی منتظر هستیم ببینیم که آیا این تفاوت در دیگر رویکردهای این کشور نیز وجود خواهد داشت یا خیر. اگر این تفاوت را ببینیم چرا مذاکره نکنیم؟ حتما مذاکره خواهیم کرد ولی اگر این طور نباشد پاسخ منفی است .
آیا برای حضور در صحنه انتخابات با مقام معظم رهبری مشورت کردید؟
موسوی : بنده با مقام معظم رهبری برای اعلام حضور مشورت نکردم اما ایشان به من وقت دادند که حتما خدمت ایشان خواهم رسید، کار خلافی نکردم و یقین دارم که ایشان از این مساله و البته حضور هر فرد دیگری که در چارچوب قانون به صحنه بیاید استقبال کرده و خوشحال میشوند.
درخصوص احتمال رابطه با آمریکا و منافعی که این مساله برای ایران دارد ؟
موسوي : یقینا اگر ما بخواهیم چنین همکاری با کشوری داشته باشیم برای ما نفع دارد و قطعا هر چقدر چنین کشوری گستردهتر و از منابع وسیعتری برخوردار باشد این نفع برای ما بیشتر خواهد بود اما برای این ارتباط نباید هزینههایی بپردازیم که برای ما غیرقابل تحمل باشد. آقای اوباما در تبریک نوروزی خود به مساله سلاحهای اتمی اشاره کرد و در صحبت دیگری مساله موشکها را به آن اضافه کردند و این امکان وجود دارد که در صحبت دیگری ایشان چیز دیگری را اضافه کنند لذا باید دید در این مساله ارتباط چقدر نفع میبریم و چقدر ضرر میکنیم. نظام ما یک نظام ساده نیست و این حساب و کتابها را برای خود دارد. درکشور ما تابویی در این زمینه نیست که بگوییم به هیچ وجه ارتباطی نخواهیم داشت حتی زمانی که آمریکا ارتباط خود را با ایران قطع کرد و این ارتباط به بدترین وضع خود رسید حضرت امام ارتباط با آمریکا را به آدم شدن آمریکا منوط کردند و ما معنای این جمله را در این شرایط به این شکل تفسیر میکنیم که اگر ادبیات آقای اوباما و علائمی که میدهد در جهت نتایج عملی سیر کند طبیعی است که میتواند گشایشی ایجاد شود و منافع خوبی را میتواند داشته باشد
آیا شما از تاکتیکهای انتخاباتی اوباما همانند استفاده از اینترنت برای پیروزی استفاده میکنید؟
موسوي : شرایط فرهنگی ما با آمریکا فرق میکند در کشور ما روحانیت، علما، نهادهای سنتی همه تک تک در نوع آرایی که در صندوقها ریخته میشود نقش دارند البته شعار ستاد ما هر شهروند یک ستاد است و این شعار به این دلیل انتخاب شد که ستاد ما با مسائل مالی سنگین قاطی نشود ?